بهزاد زهرایی، منتقد سینما، در گفتوگویی صریح با سلمان عباسی، تهیهکننده فیلم پرفروغ «سونسوز» به بررسی موفقیت جهانی این اثر و چالشهای سینمای مستقل ایران پرداخت.
این فیلم که در روز نخست جشنواره در برج میلاد اکران شد، با کسب جوایز متعدد از جشنوارههایی چون نیویورک، مراکش، و دریای سرخ، توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است. عباسی از فشارهای سیاسی بر فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی، کمحمایتی از استعدادهای شهرستانی، و نابرابری در بازار جهانی سینما انتقاد و تاکید کرد: «سینمای مستقل بدون پشتیبانی، محکوم به فراموشی است.»
جناب عباسی، اول میخواهم با یک سؤال داغ شروع کنم. آیا فکر میکردید فیلمتان با این حجم از اقبال مواجه شود؟
واقعیت این است که ما انتظار بازخورد جهانی داشتیم. ازآنجاکه اولین اکران فیلم نبود، بازتاب نظرات تماشاگران و ارتباطشان با اثر را پیش از این دیده بودیم. مطمئن بودم اگر بتوانیم به جشنوارههای معتبر راه پیدا کنیم، فیلم موفق خواهد شد.
پیش از این، فیلم در کدام جشنوارهها اکران شده بود؟
شروع کار با جشنواره تالین بود، سپس در جشنواره پونا حضور پیدا کردیم و بعد به جشنواره دریای سرخ راه یافتیم که اولین جایزه را برای بهترین فیلمنامه کسب کردیم. پس از آن، در جشنوارههای متعددی شرکت کردیم؛ از جمله جایزه بهترین فیلم از جشنواره نیویورک، جایزه بهترین فیلم از جشنواره مانترا ایتالیا، و سه جایزه مهم در جشنواره مراکش شامل بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، و بهترین بازیگری. در مجموع بیش از ۲۰ مورد حضور مؤثر در جشنوارهها داشتیم و در بسیاری از آنها جوایز ارزشمندی کسب کردیم. جالب اینجاست که مخاطبان خارجی، با وجود زبان متفاوت فیلم، به خوبی با اثر ارتباط برقرارکردند. حتی بدون زیرنویس، فیلم میتواند تاثیر خود را منتقل کند.
بهعنوان تهیهکننده، چقدر نقش همکارانتان در حمایت از سینمای مستقل و کارگردانان کاربلد را مؤثر میدانید؟
سینمای مستقل نیازمند حضور تهیهکنندگان دغدغهمند است. متاسفانه در کشور ما بسیاری از فیلمها سفارشی یا مرتبط با سوژههای تاریخی ساخته میشوند و این باعث میشود سینمای چندرنگ و مستقل کمتر دیده شود. فیلمساز مستقل نگاهی متفاوت به مسائل اجتماعی و فرهنگی دارد اما بدون حمایت، ادامه راه سخت است. دولت باید از تهیهکنندگان مستقل حمایت کند. من خودم برای ساخت اولینفیلمم با مشکل مالی روبهرو شدم. اگر حمایتهایی مثل تبلیغات تلویزیونی، کمک به جذب سرمایه، یا حضور بازیگران شناختهشده باشد، میتوان این جریان را تقویت کرد. امیدوارم با پشتیبانی بیشتر، افراد دیگری مثل من بتوانند با انگیزه به ساخت آثار مستقل ادامه دهند و نسل جدیدی از فیلمسازان را پرورش دهند.
با توجه به موفقیتهای بینالمللی فیلم شما و ماهیت «سینمای شریف»تان، آیا در بازار جهانی همان اقبالی را که به فیلمهای اپوزیسیون با بازگشت سرمایههای حیرتانگیز میشود، دارید؟ آیا بستری برای عرضه فیلمهای مستقل مانند اثر شما وجود دارد؟
متاسفانه مشکل بزرگی داریم. در سالهای اخیر، جریانی سیاسی علیه فیلمهای ایرانی در جشنوارههای خارجی شکل گرفته. برخی نهادها و گروههای خارجی به جشنوارهها فشار میآورند که فیلمهای ایران را تنها در صورتی انتخاب کنند که در راستای اهداف سیاسی آنها باشد. ما فیلممان را با سرمایه شخصی و کاملا مستقل ساختیم اما گاهی به بهانههای واهی مانند «حمایتنشدن از سینمای آزاد» رد میشویم. سؤال من این است: کدام سینما مستقل است؟ آیا من که حتی یکهزار تومان هم از نهادی نگرفتهام، مستقل نیستم؟ چرا برای هنرمندی که دغدغه فرهنگ دارد، مشکل ایجاد میکنند؟
از طرفی، فیلمهای اپوزیسیون با سرمایههای کلان و پشتیبانی سیاسی، جایگاه بزرگی در بازار جهانی پیدا میکنند اما آثار مستقل ما حتی اگر به جشنوارهها راه یابند، در فروش بینالمللی موفق نمیشوند.ما پخشکننده خارجی داریم اما هنوز به نتیجه نرسیدهایم. این نابرابری باعث میشودتهیهکنندگانی مثل من که دغدغه فرهنگی داریم، بدون بازگشت سرمایه، پس از چند فیلم مجبور به کنارهگیری میشویم. اگر این روند ادامه یابد، نه سینمای«سلمان عباسی»میماند،نه«رضا جمالی»،ونه هیچ فیلمسازمتفکر دیگری.
درباره حمایت از استعدادهای شهرستانی صحبت کردید. این دغدغه چقدر در برنامههای مسئولان جای دارد؟
شهرستانهای ما پر از استعدادهای ناشناخته است. در همین فیلمم، افرادی بودند که اولینبار جلوی دوربین رفتند یا از دستیاری به مدیریت رفتند اما اگر همه امکانات سینمایی در تهران متمرکز باشد، این استعدادها یا میسوزند یا مسیرشان را عوض میکنند. سالهاست حرف از «تمرکززدایی از سینما» میزنند اما عملا چیزی نمیبینیم.
مثلا سال پیش کارگاه فیلمنامهنویسی در شمال برگزار کردند و قول دادند ازطرحهای برگزیده حمایت کنند اماپس ازدوسال پیگیری، هیچ تولیدی اتفاق نیفتاد! این بیبرنامگی باعث میشود جوانان مستعد شهرستانی ناامید شوند و به شغلهای دیگر پناه ببرند.
درست است؛ در هر صورت برای شما آرزوی موفقیت میکنم و همچنان این نکته ذهن مرا مشغول میکند که کسانی که مثل شما فیلمساز مستقل و تهیهکننده مستقل هستند و دغدغه فرهنگی دارند و خودشان را هم به جایی منتسب نکردهاند و با یک دغدغه راستین برای فرهنگ و این کشور دارند کار میکنند این شعر حافظ را به خاطرم میآورد که حسنختام گفتوگوی ما خواهد بود: لبت شکر به مستان داد و چشمت میبه میخواران / منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم.